Wednesday 17 April 2013




ﺁﺳﺎﻥ ﻧﺨﻮاﻫﺪ ﺑﻮﺩ، ﺣﺘﻤﺎ ﺭﻧﺠﻴﺪﻩ ﺧﻮاﻫﻴﻢ ﺷﺪ.
ﻳﻜﻲ اﺯ ﻣﺎ ﺗﺮﻛﻤﺎﻥ ﻣﻴﻜﻨﺪ
 ﺩﻳﮕﺮﻱ ﻣﺜﻞ ﺑﭽﻪ ای ﺑﻪ ﻗﻬﺮ ﺧﻮاﻫﺪ ﺭﻓﺖ.
و ﺳﺎﻟﻬﺎ ﺑﻌﺪ ﺑﻪ اﻳﻦ ﻛﻮﺩﻛﻲ ﺧﻮﺩ ﺧﻮاﻫﺪ ﺧﻨﺪﻳﺪ.

ﺁﺳﺎﻥ ﻧﺨﻮاﻫﺪ ﺑﻮﺩ ...
ﺷﺎﻳﺪ ﺑﮕﺮﻳﻢ، ﺷﺎﻳﺪ ﻏﻤﮕﻴﻦ ﺷﻮﻢ.
اﻣﺎ ﺗﻮ ﺑﻪ اﺷﻜﻬﺎﻳﻢ اﻫﻤﻴﺖ ﻧﺪﻩ.

اﮔﺮ ﻋﺸﻖ ﺑﻮﺩ، اﮔﺮ ﺩﻭﺳﺖ ﺩاﺷﺘﻦ،
ﻳﺎ ﻫﻮﺳﻲ ﮔﺬﺭا،
ﻫﻤﻪ ﺭا ﻓﺮاﻣﻮﺵ ﺧﻮاﻫﻢ ﻛﺮﺩ.
ﺩﻭﺳﺖ ﺩاﺷﺘﻨﻬﺎ ﺭا،
 ﺑﻮﺩﻧﺖ ﺭا و ﺭﻓﺘﻨﺖ ﺭا


هر درودی روزی جای خود را به بدرود میدهد
 و تنها قلب
 درد جابجایی این واژه‌ها را حس خواهد نمود.


در انتهای فصل ما، نگاه کن مرا
در نگاه من همه چیز را خواهی خواند.

بگذار میان ما همه پیوند‌ها قطع شوند و خاطره‌ها محو.
بگذار نام‌هایمان با هم غریبگی کنند.

تصادف نبود آشنایی مان،
 بی‌ سبب نیست جدایی مان.
تصادف نبود نزدیکی‌ دستانمان و بی‌ سبب نیست دوری غم هایمان.

باور کن ... با هم ماندنمان غیر ممکن،
 دوباره آشنایی مان غیر ممکن
راه من و تو با فاصله‌ها دور میشوند.

__________________
 
28 March 2013

No comments:

Post a Comment